داشتم کمی استراحت می کردم که کلویی لامور بی تنه از من پرسید که آیا آزادم؟ من می توانستم سینه های او را از میان پیراهنش ببینم، بنابراین به او گفتم بله، من آزادم. دانلود رمان سکسی خفن او واقعاً بی ادب بود، او به من روی صندلی عقب نشست، اما به محض اینکه دید آلت تناسلی من چقدر بزرگ است، نظرش تغییر کرد. من به او تخفیف دادم اگر با من بخوابد و او بیشتر از این راضی بود. ایستادم و روی صندلی عقب نشستم، سپس آلت تناسلی بزرگم را بیرون کشیدم. کلویی در حالی که با سینه های بزرگش بازی می کرد به من یک ضربه زنجیر کش داد، سپس از بالای من بالا رفت و الاغش را روی شفت من نشست. ریمیکس بیدمشکی و سبک میسیونری او را لعنت کردم، سپس او را به حالت قاشقی کوبیدم. بالاخره از روی خروس پریدم و صورتش را پوشاندم. من همه چیز را خوردم و یک سواری رایگان گرفتم!
سکسی خفن
2 2024 همه حقوق محفوظ است.