این بلوند کوچولو امروز روی صندلی عقب نشست و به من گفت رانندگی کنم. به نظرم عجیب بود، اما درخواستهای عجیبتری داشتم، بنابراین پیگیری کردم. او از من پرسید که آیا متاهل هستم، و او گفت که تعجب می کند زیرا آن را روشن کردم. فکر کردم شوخی است، اما وقتی پاهایش را صاف کرد، شورتش را درآورد و با سینه داستان های سکسی خفن هایش بازی کرد، فهمیدم که جدی است. او گفت که دوست پسری دارد، و این همان فتیش بود که آنها به اشتراک گذاشتند، و او با غریبه ها معاشرت می کند. او از من التماس کرد که دیگر کار نکنم تا بتواند آلت تناسلی مرا بمکد. من بیدمشک خیس و محکمش را در صندلی عقب ماشین لعنت کردم و آن را به اوج رساندم، سپس عقب کشیدم تا او را تقدیر کنم.
سکسی خفن
2 2024 همه حقوق محفوظ است.